۲۳ اسفند ۱۴۰۳

بازگشت به یوگا پس از آسیب‌دیدگی

همه‌ی ما گاهی با موانع غیرمنتظره‌ای روبه‌رو می‌شویم. اما به‌جای تسلیم شدن، می‌توان راه‌هایی برای غلبه بر این موانع و ادامه‌ی مسیر پیدا کرد، همان‌طور که این زن با حمایت جامعه‌ی یوگای خود چنین کرد.

Two men in a yoga therapy session after an injury

بازگشت به یوگا پس از آسیب‌دیدگی

 

همه‌ی ما گاهی با موانع غیرمنتظره‌ای رو به‌ رو می‌شویم. اما به‌ جای تسلیم شدن، می‌توان راه‌هایی برای غلبه بر این موانع و ادامه‌ی مسیر پیدا کرد، همان‌طور که این زن با حمایت جامعه‌ی یوگای خود چنین کرد.  

 

معمول است که افرادی که به‌ طور منظم یوگا تمرین می‌کنند، چه روی مت و چه خارج از آن، با آسیب‌های قدیمی یا جدید دست‌ و پنجه نرم کنند. این موانع، فرد را نسبت به ادامه‌ی تمرین روزمره‌اش دچار تردید می‌کند. شرکت در یک کلاس هدایت‌شده، که حتی برای افراد سالم نیز چالش‌برانگیز است، نیاز به **خلاقیت،شفقت، صبر و تسلیم در برابر شرایط** دارد. تماشای چنین اراده‌ای الهام‌بخش است، همان‌ طور که بسیاری از ما در دانشگاه استنفورد در کالیفرنیا شاهد آن بودیم؛ جایی که در ماه می،بیش از ۲۰۰ نفر گرد هم آمدند تا همراه با **شاراث جوئیس**، وارث مکتب آشتانگا، تمرین کنند. در آنجا، ما شاهد بودیم که **کاترین کینگ، ۲۳ ساله**، علی‌ رغم درد خود، برای هدفی والاتر ایستادگی کرد.  

 

**سقوطی که مسیر کینگ را تغییر داد**  

 

در بهار امسال، **کینگ از ارتفاع ۱۰ فوتی سقوط کرد**، درحالی‌که بدون هیچ طناب یا حمایت خاصی در حال صخره‌نوردی تفریحی در**بیشاپ، کالیفرنیا** بود. او کمی از سطح ایمنی دور شد و به‌ جای افتادن روی پد محافظ،مستقیم روی **گرانیت سخت** فرود آمد. این سقوط باعث شد که استخوان **پاشنه‌ی پای او(کالکانئوس)** در چندین نقطه خرد شود و **مچ پایش به‌ شدت از جای خود خارج گردد**. شدت آسیب‌ دیدگی به حدی بود که جراحان مجبور شدند از **پیوند استخوان، صفحه‌ی فلزی و پیچ‌های جراحی** برای بازسازی ساختار پاشنه‌ی او استفاده کنند تا روند بهبودی آغاز شود.  

 

بازگشت به تمرین، با وجود محدودیت‌ها

 

شش هفته پس از عمل جراحی، کینگ توانست**به‌ سختی و با عصا حرکت کند**—اما این موضوع مانع او نشد که به استنفورد برود، جایی که **استادش در انتظار او بود**.  

 

کینگ سه سال پیش، تحت راهنمایی نویسنده‌ی این مقاله، **با یوگای آشتانگا در دانشگاه ویرجینیا آشنا شد**. پس از نقل‌مکان به شمال کالیفرنیا در سال ۲۰۱۶، او تمرین خود را در **مایسورSF،سن‌فرانسیسکو، تحت نظر مگنولیا زونیگا** ادامه داد.  

 

او که هنوز نسبتاً تازه‌وارد به جامعه‌ی یوگا محسوب می‌شد، فقط تعداد کمی از شرکت‌کنندگان در استنفورد را می‌شناخت. اما دیدن حمایت و همدلی غریبه‌ها، که برای کمک به او پیش‌قدم شدند، **دلگرم‌کننده و امید بخش بود**.  

 

مقابله با ترس‌ها: یوگا با یک بدن آسیب‌دیده

 

**چه ترس‌هایی هنگام بازگشت به تمرین با آسیب‌ دیدگی داشتی؟**  

 

بیشتر از همه می‌ترسیدم که **شاراث ناراحت شود یا فکر کند که تمرین کردن با چنین آسیب‌دیدگی شدیدی بی‌احترامی، غرور یا بی‌احتیاطی است.** همچنین نگران بودم که اطرافیانم حواسشان پرت شود یا اذیت شوند. از طرفی، اگر تغییری که در تمریناتم ایجاد کرده بودم اشتباه می‌بود، بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفتم و حتی ممکن بود **تمرکز کل کلاس را به هم بزنم**.

 

از جنبه‌ی عملی هم نگرانی‌هایی داشتم:**چطور به یک محل جدید بروم، مت خود را حمل کنم، و به دیگران برای کمک به آماده شدنم متکی باشم؟** خلاصه، روز اول تمرین را با **اضطراب و احساس آسیب‌پذیری** آغاز کردم.  

 

واکنش شاراث و دیگران

 

**وقتی شاراث متوجه وضعیت تو شد، چه واکنشی نشان داد؟**  

 

شاراث نزد من آمد و **آرام پرسید که آیا پایم شکسته است؟** من تأیید کردم و او **با نگاهی پر از همدلی** سرش را تکان داد، مرا در حرکت اصلاحی همراهی کرد، و سپس بدون هیچ سر و صدایی دور شد.  

 

این **بزرگ‌ترین حس آرامش** برای من بود—اینکه بدون نمایش یا جلب‌ توجه، **پذیرفته شدم** و در **کمال آرامش به تمرین ادامه دادم**.گاهی او را در ذهنم شخصیتی سخت‌گیر و ترسناک تصور می‌کردم، اما واکنشش به آسیب‌دیدگیمن، **پر از همدلی و درک بود—و دقیقاً همان چیزی که در آن لحظه نیاز داشتم.**  

 

**واکنش دیگر تمرین‌ کنندگان چگونه بود؟**  

 

افراد حاضر در کلاس **بسیار مهربان، دلگرم‌کننده و حامی بودند**. به کسانی که نزدیکم تمرین می‌کردند، **از قبل اطلاع داده بودم** که ممکن است در موقعیت‌های غیرمنتظره ظاهر شوم.

 

هر روز، افراد مختلفی به من کمک می‌کردند تا **عصایم را کنار دیوار بگذارم، مت را پهن کنم، درها را برایم باز کنند، و غیره.**  

 

حتی کسانی که دور از من تمرین می‌کردند،نزد من می‌آمدند تا **آرزوی بهبودی کنند.**

 

بسیاری از افراد گفتند که دیدن تمرین من**برای آن‌ها الهام‌بخش بوده است**، و برخی دیگر داستان‌های شخصی خود از بیماری‌ها و آسیب‌ دیدگی‌های جدی را به اشتراک گذاشتند.

 

آیا اگر آسیب‌ دیدگی‌ات کمتر مشهود بود،باز هم این‌ قدر حمایت دریافت می‌کردی؟

 

فکر می‌کنم بله، اما آسیب من در حال حاضر**واضح و آشکار است**—من با عصا آمدم و پایم را درون آتل نگه می‌دارم. حتی بدون آتل،**یک زخم بزرگ قرمز روی پایم دیده می‌شود.**

 

اگر آسیب‌ دیدگی‌ام **کمتر قابل‌مشاهده یا نامرئی بود**، احتمالاً به این اندازه مورد حمایت قرار نمی‌گرفتم. با این حال، هر کسی که تمرین منظم یوگا داشته باشد، دیر یا زود با دوره‌ای از بیماری یا آسیب روبه‌رو شده است.

 

**شاراث بدن‌های زیادی را دیده که در حال کنار آمدن با درد هستند، و من معتقدم او می‌تواند نقاط ضعف ما را نه فقط از ظاهر، بلکه از **نحوه‌ی نگه داشتن بدن و ورودمان به حرکات** تشخیص دهد.  

 

نتیجه‌گیری: یوگا برای همه است، جز افراد تنبل!

 

یکی از نقل‌ قول‌های مورد علاقه‌ی من از**پاتابی جوئیس** این است:  

 

**"هر کسی می‌تواند یوگا تمرین کند.  

مرد جوان می‌تواند تمرین کند.  

مرد پیر می‌تواند تمرین کند.  

حتی فرد بسیار سالخورده می‌تواند تمرین کند.  

فرد بیمار می‌تواند تمرین کند.  

فردی که قدرت ندارد می‌تواند تمرین کند.  

فقط افراد تنبل نمی‌توانند یوگا تمرین کنند!"**  

 

برای تمرین، شرایط زیادی لازم نیست!

 

وقتی از **مگنولیا زونیگا**، یکی از همراهانم،پرسیدم که آیا مناسب است که در این کلاس‌ها شرکت کنم، او فقط گفت:  

 

**"تو بیا."**  

 

یوگا ذاتاً **درمانی است**؛ برای کسانی طراحی شده که **نیاز به بهبودی دارند.**  

 

شاید **در قوی‌ترین و زیباترین حالت خودمان،یوگا راحت‌تر باشد**، اما **حقیقت یوگا زمانی آشکار می‌شود که از آن برای مواجهه با دردها و بخش‌های آسیب‌ دیده‌ی خود استفاده کنیم.**

 

 

برای شرکت در جلسه اول کلاس یوگا در استودیو شانتی با ما در تماس باشید.

شما میتوانید از طریق پر کردن فرم یا تماس تلفنی با ما در ارتباط باشید.

جدید ترین بلاگ ها